پارک
گل زیبای مامان . دختر مهربونم .تنها چیزی که تو اون مدتی که از شیر گرفتمت میتونست سرگرمت کنه رفتن به پارک و تاب بازی و سرسره سواری بود و همیشه به همراه پدر جون یا بابا مهدی میرفتی پارک و حسابی بازی میکردی. اینم ذوق تاب سواری گاهی اوقاتم این مدلی سواره سرسره میشدی و عاشق استخر توپ وبعضی وقتها هم این مدلی از سرسره میومدی پایین و دوست داشتی کیف مامانو بگیری و بری دور بزنی و سط بازی هم که خسته میشدی یه استراحتی میکردی و دوباره بازی با رفتنمون به شمال دخملمم با کمک پدر جون قایقران شد بعد از کلی باز...
نویسنده :
مامان و بابا
23:36